روزی که رفتی فضای خانه ام طوفانی و تار شد.
و ابر های دلم شروع به گریستن کرد.
کاش بودی تا دستانم را در دستان پر مهرت می گذاشتم.
چه وقتها که دوست داشتم باشی و به وجودت ببالم.
امروز پس از سالیان آن جاده را به امید روشنایی می روم که
بار دیگر گرمای محبتت را با تمام عشقم لمس کنم.
باور کن بی تو بودن سخت است
هنوز هم به تو محتاجم عزیز از دست رفته ام ...
می گویند:
چیزیم نیست
فقط
راستش را بخواهی
دلم
برای با هم بودن های یواشکی مان لک زده است ..........
من زنم
وقتی خسته ام...وقتی کلافه ام...وقتی دلتنگــــم...
زن است دیگر ..
دیروز
برای رسیدن به تو
از خود می گذشتم
و امروز...
برای رفتن تو
در خود می شکنم!
خدایا...
فردا را به تو می سپارم
که نه قلبی برای شکستن دارم
و نه امیدی به رسیدن...
پشت تکرار همه خطاهایم بنویس:
::جوانی:::
به چه قیمتی گذشتی از شبای خیس مهتاب
چی آووردی بر سر عشق به جز آرزویی بر آب
به چه قیمتی غرور و سر راهمون کشیدی
چرا لحظه های با هم بودنامون و ندیدی
خوب من ما هر دو باختیم توی این بازیه بی خود
هر دو تامون کم گذاشتیم که ترانه هامونم مرد
چیزی از لحظه نمونده منو تو لحظه رو کشتیم
حکم اعدام دلامون با غرورمون نوشتیم
اگه دوسم نداری به روم نیار یه چیزی از غرورم واسم بزار
نذار تو فکر تنهایی گم بشم نذار حرف و حدیث مردم بشم
دلمو انقده نشکن آخه این دل عاشقت بود
ول نکن این قلب خون و آخه روزی لایقت بود
دلمو اینقدر نسوزون مگه چی مونده از این دل
رفتی و با بی وفایی زدی مهر دست باطل
تو که دوس نداشته باشی چرا آتیشم کشیدی
اون که تو خودخواهیات مرد دل من بود تو ندیدی
از تو خونه ی وجودم به چه آسونی پریدی
ریختن غرور این مرد و ندیدی نشنیدی ... ندیدی نشنیدی ... ندیدی نشنیدی
اگه دوسم نداری به روم نیار یه چیزی از غرورم واسم بزار
نزار تو فکر تنهایی گم بشم نزار حرف و حدیث مردم بشم
اون لحظه که گفتی : یکی بهتر از تو رو پیدا کردم
یاد اون روزایی افتادم
که به صد تا بهتر از تو گفتم
من بهترینو دارم ...
مرد ها نامردترین موجوداتند!!!!!!!!
تا زمانی عشق می ورزند که بدانند زن اسیر آنها نشده
و هنگامی که قلب زن را تسخیر کردند
با تمام مردانگی
ناجوانمردی می کنند.
(دکتر علی شریعتی)
چه زیبا می شود ....
کسی وقتی بیاید ...
که قرار نبود بیاید...