امروز که روز تولدم است
دلم هوای دیروز را کرده
هوای روزهای کودکی را
دلم می خواهد مثل دیروز قاصدکی بردارم
آرزوهایم رابه دستش بسپارم تا برای تو بیاورد
دلم میخواهد دفتر مشقم را باز کنم و دوباره تمرین کنم
الفبای زندگی را ...
میخواهم خط خطی کنم تمام آن روزهایی را که دلم را شکستند
دلم میخواهد اگر معلم گفت در دفتر نقاشی تان
هر چه میخواهید بکشید
این بار تنها و تنها نردبانی بکشم به سوی تو!
میخواهم عوض شوم...
میخواهم آن سیب بالای درخت باشم
در دورترین نقطه
دیگر نمیخواهم غرورمو برای کسی بشکنم
تنها و تنها امروز را خودم به خودم تبریک می گویم.
"تولدم مبارک"
دیگر تو را آرزو نخواهم کرد...
هیچ وقت...
تو را زمانی می خواهم،
که خودت بیایی،با دل خودت
نه با آرزوی من
سلام فرنااااز جونم.بابا این درسا عاخه. مگه میذاره آدم کاره دیگه ای انجام بده...وااااای تفلدت مبارک ایشالا١٢۰ساله شی وارشدم قبول شی عسیسمممم..
مرسی سارینا جان از تبریک و آرزوی زیبات
یک خانه
۴ دیوار دارد
یک زن
یک مرد
یک عشق
و یک رؤیا
کافی ست یکی نباشد
تا ویران شود !
مانند پــرنده بــاش
که روی شاخه ای سست و ضعیف لحظه ای می نشیند
و آواز می خواند و احساس می کند که شاخه می لرزد
اما به آواز خواندن خود ادامه می دهد
زیرا مطمئن است که بــال و پــر دارد..!
برف را دوست ندارم.....
میدانی چرا؟
زیرا همه از ردپایت میفهمند
از کجای خیابان > تنهایی.....
در شب زیبای میلادت تمام وجودم را که قلبی ست کوچک
در قالب قابی از نگاه تقدیم چشمان زیبایت میکنم
و با بوسه ای عاشقانه تولدت را تبریک می گویم
آغاز بودنت مبارک
ممنونم از تبریکت شادی جان