درد و دل

لمس کن کلماتی را که برایت می نویسم تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست... تا بدانی نبودنت آزارم میدهد ‏

درد و دل

لمس کن کلماتی را که برایت می نویسم تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست... تا بدانی نبودنت آزارم میدهد ‏

ارزش نداشت...

   آرام بگیر دلم...    

  تنگ نشو برایش...

مگر نشنیدی جمله ی آخرش را !

 "چیزی بینمان نبوده "   

                                                                           


گفتمـــرا فرامــوش کن


امــا نــدانست ڪـه


اصــلـاً ارزش  بـه یــاد مـــانـدטּ را 
نـداشت.....

نظرات 199 + ارسال نظر
sanaz سه‌شنبه 28 آبان 1392 ساعت 12:30 ق.ظ http://oghianooseabi.blogfa.com

خوابم نمیبرد…

به هیچ چیز فکر نمیکنم…

جز “او” و میدانم که خواب است…

و قبل از بسته شدن چشمهایش

به همه چیز فکر کرده است…

جز “من”……!!

sanaz سه‌شنبه 28 آبان 1392 ساعت 12:29 ق.ظ http://oghianooseabi.blogfa.com

تــو هم تلخ بودی
تلــــخ درست مثل قطره های فلج اطفالی
که در کودکی به خوردم می دانند
غافل از اینکه این بار تلخی تــــو دلم را فلــــج کرد

بی انصاف

sanaz سه‌شنبه 28 آبان 1392 ساعت 12:29 ق.ظ http://oghianooseabi.blogfa.com

ﺟﻨﮕﻞ فقط دیدنی نیست
ﻓﻘﻂ ﺳﻮﺧﺘﻨﯽ ﻧﯿﺴﺖ
ﺧﻮﺭﺩﻧﯽ ﻫﻢ ﻫﺴﺖ
ﻣﻦ ﯾﮏ ﺟﻨﮕﻞ ﭼﻮﺏ ﺳﺎﺩﮔﯽ ﺍﻡ ﺭﺍ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﺍﻡ . .

sanaz سه‌شنبه 28 آبان 1392 ساعت 12:29 ق.ظ http://oghianooseabi.blogfa.com

زندگی جاریست
در این تاریکی
اما
در ته تاریکی
نقطه کوری پیداست
گر تو آگاه شوی
نور در دستان تو
میدرخشد در راه
نور را جاری کن
زندگی را در آن..

sanaz سه‌شنبه 28 آبان 1392 ساعت 12:24 ق.ظ http://oghianooseabi.blogfa.com

یک بوسه یک بغض لعنتی یک آه و یک سوال بی جواب : هنوز گاهی، دلت برای لبهام تنگ میشود؟؟؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد