لمس کن کلماتی را که برایت می نویسم تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست... تا بدانی نبودنت آزارم میدهد
درباره من
مخاطب خاص من به سادگی یک لبخند فراموش شد .
او رفت و من عاشقانه های بی مخاطبم را به حراج گذاشته ام.
....................................................
دنبال مخاطب خاص نوشته هایم نگردید
ارزش خاص بودن را نداشت
ادامه...
گفته بودی سالکی،عشق معنا می کنی
گفته بودی از تمام ترس پروا می کنی
دست می اندازم و قاب از جهانی می کشم
گفته بودی این جهان را باز رسوا می کنی
صحبتی از آب و آیینه نکردم پیش تو
گفته بودی آب را روزی گوارا می کنی
در ته چاهی عمیق آواره بودم دم به دم
گفته بودی یوسفی،من را زلیخا می کنی
از بهشت بیرون شدم تنها به شوق این سخن
گفته بودی آدمی،من را تو حوا می کنی
تا بگیرم انتقام از خشم موج زندگی
گفته بودی که مرا ماهی دریا می کنی
شاهدی بر حال و احوال غمینم گر چه تو
گفته بودی خنده هایم را هویدا می کنی
در شیرخوارگاه نوشته بود:شیر مــادر جایگزین ندارد..
.پدرم یک گاو خرید و من بزرگ شدم وای را هیچ کسی نفهمید جز
معلم ریاضی عزیزم که همیشه مگفت:گوســـــاله این را درست حل کن!
حسین پناهی
دلم برای گریه های خونین ابر می سوزد!!!!!
نمی داند زمین منتظر کنار رفتنش است تا خورشیدش را ببیند...
وقتی تو بدن او را میبینی... و او بدنه ی ماشینت را... عشقه ماندگار خواستن توقع بیجاست...
مترسک ناز میکند...
کلاغ ها فریاد میزنند...
و من سکوت میکنم...
این مزرعه ی زندگی من است...
خشک و بی نشان...