متوجه میشی که جــــــای بعضیـــــا ،
الان کــــه تو زندگیت خالــــــی نیست هیـــــچ …
اون موقعشم زیـــــــــــادی بوده … !
شک نـــــکن...
آینـــــده ای خواهــــــــم ســــاخت که
"گذشتــــــه"جلـــــویش زانـــــــو زند
قـــرار نیست من هـــــم دل دیگـــــری را بسوزانم!
بـــــــرعکس کسی که وارد زندگیـــــــم می شود را
آنقــــــدر خوشبخت می کنــــــــم که
به هر روزی که جــــــای او نیستی بــــه خودت لعنت بفـــــرستی...!!!
خــــدایـــا...
هیچ کـــســو.....
بــه کـسـی کـه قــسـمـتش نیـسـت ...
عـادت نــده...
تـو خــدایی....
نـمـیدونـی دل بـشــکـنـه چــقدر درد داره ...
تو که باشی معجزه ای در من رخ میدهد به نام آرامش …
باش ، حتی همین قدر دور !
آغوشِ تو که باشد ، خواب دیگر بهانه ای برای خستگی نیست و تپشِ های قلبت میشود لالاییِ کودکانه ام …
کنارم بمان ؛ میخواهم صبح چشمانم در نگاه تو بیدار شوند !
دلم برای یک نفر تنگ است…
نه میدانم نامش چیست…
و نه میدانم چه می کند…
حتی خبری از رنگ چشم هایش هم ندارم…
رنگ موهایش را نمی دانم…
لبخندش را هم…
فقط میدانم که باید باشد و نیست…
روی دیوار روی سایه ای که به جا مانده از تو چشم می کشم و دهانی که بخندد به این همه تنهایی و انتظار !
این خانه بعد از تو فقط دیوار است و تکه ذغالی که خط می کشد نیامدنت را …
من که می دونم یه روزی میمیرم از نداشتنت گر چه دیگه عادت شده تو رو از خدا خواستنت
من که می دونم آخرش دق می کنم تو بی کسی ولی اینو هم می دونم به داد من نمیرسی
من که می دونم دل تو یه قلب ساده نمی خواد حتی واسه یه لحظه هم با دل من راه نمی یاد
من که می دونم من مثل زمینم و تو آسمون هیچ وقت بهت نمیرسم اخه زیاده فاصلمون
من که می دونم عزیزم سرتو خیلی شلوغه حتی اگه بهم بگی دوستم داری یه دروغه
من که می دونم همیشه کسی هست از عشق واست بگه
منو این دل دیوونه واسه چی بخوای دیگه؟
من که می دونم پیش من نمی آی اما هنوز منتظرم
هنوز واسه نگاه تو حیرونم و در به درم
من که می دونم هیچ وقت عشق تو از یاد نمیره خوب می دونم یه روز دلم از دوریت آخر میمیره!!