درد و دل
لمس کن کلماتی را که برایت می نویسم تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست... تا بدانی نبودنت آزارم میدهد درد و دل
لمس کن کلماتی را که برایت می نویسم تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست... تا بدانی نبودنت آزارم میدهد درباره من
مخاطب خاص من به سادگی یک لبخند فراموش شد .
او رفت و من عاشقانه های بی مخاطبم را به حراج گذاشته ام.
....................................................
دنبال مخاطب خاص نوشته هایم نگردید
ارزش خاص بودن را نداشت
ادامه...
نظرسنجی
به نظر شما دختر خانوما بامعرفت ترند یا آقا پسرا؟
دوستان
- *دریا جون*
- استوای فراموشی
- نیلوفرانه *سارا جون*
- دلسوخته *رویا جون *
- پروانگی * الهام جون *
- فراموشی *شیوا جون *
- دلشدگان * نیلوفر جون *
- دلخسته * شادی جون *
- خودمونی * هومن عزیز *
- برای همه * سارینا جون *
- عشقم تویی *علی عزیز *
- بوسه تقدیر * مائده جون *
- باران دلتنگی * سمیه جون *
- جاده احساس *فاطیما جون*
- جاده ی خیس * سحر جون *
- کلبه ی عاشقا * فرزاد عزیز *
- هزار و یک شب * مریم جون *
- حصار تنهایی من *الهام جون *
- تمام حرفای دلم*یاسمین جون*
- عاشقانه های رز آبی * آقا رضا *
- آقای صورتی * امیر حسین عزیز *
- تک ترین آهنگ ها * سهیل عزیز *
- پرنده ی بال شکسته *سها جون*
- مردی تنها تنهای تنها *آرش عزیز *
- عاشقانه های رز قرمز * رضا عزیز *
- مرزی برای بارش باران * ترمه جون *
- در سکوت شب می نویسم *ساناز جون*
- و عشق وحشی تر از آن است که پنهان می ماند * هرزال جون *
جدیدترین یادداشتها
همه- دوست مجازی من ...
- عشق واقعی...
- قلب خدا هم گرفت...
- خدایا خاموشم کن...
- فقط برای خودم هستم...
- در زندگیم زیادی بودی...
- حواست باشد به گرگ ها...
- ارزش نداشت...
- باز محرم رسید ...
- مجنون ترین لیلای تاریخم...
- روزی می رسُد کـﮧ
- تولدم مبارک........
- بوی خاطرات سوخته...
- مرد باش...
- فقط دخترم...
- نگرانم...
- حق برگشت ندارد...
- درختی از غــــــرور...
- بیـزارم...
- مـردانه...
- وای...
- همــه مــی گـوینـد دوستت نـداشت
- خنده ام می گیرد...
- عطر تنت
- بیــن ایــن همــه آدم
- آهـــای مَــــردُم....!!!
- گر روزی داستانم را نقل کردی ...
- هر که مرا دید ...
- دلـم گرفـ ـته...
- فقط یه بغض داره خفم میکنه...
- حسرت هایم...
- تو رفتی...
- دلـــم بــرای خـــودم تــنــــگــــ شــــده...
- چقدر تو بی وفا هستی...
- روزهای انتظار...
- تولدت بدون من مبارک...
- ســرگرمی...
- حـــــــــرف هـــــــای نــــــــزده
- نشسته ام...
- یکبار قسمت کردم...
- بی خبر می آیی...
- شوخی...
- نشد...
- یا رب...
- با خدا دعوایم شد...
- خاطره...
- صورتک...
- نیامدی..
- بی کسی...
- من نه عـاشق بـودمـ ...
بایگانی
- اسفند 1392 1
- بهمن 1392 2
- دی 1392 2
- آذر 1392 2
- آبان 1392 4
- مهر 1392 3
- شهریور 1392 1
- تیر 1392 1
- خرداد 1392 25
- اردیبهشت 1392 26
- فروردین 1392 20
- اسفند 1391 5
- بهمن 1391 7
- دی 1391 2
- آبان 1391 1
آمار : 40286 بازدید
Powered by Blogsky
در زندگیم زیادی بودی...
وقتـــــی به عقب بر میگــــردی ؛
متوجه میشی که جــــــای بعضیـــــا ،
الان کــــه تو زندگیت خالــــــی نیست هیـــــچ …
اون موقعشم زیـــــــــــادی بوده … !
شک نـــــکن...
آینـــــده ای خواهــــــــم ســــاخت که
"گذشتــــــه"جلـــــویش زانـــــــو زند
قـــرار نیست من هـــــم دل دیگـــــری را بسوزانم!
بـــــــرعکس کسی که وارد زندگیـــــــم می شود را
آنقــــــدر خوشبخت می کنــــــــم که
به هر روزی که جــــــای او نیستی بــــه خودت لعنت بفـــــرستی...!!!
خــــدایـــا...
هیچ کـــســو.....
بــه کـسـی کـه قــسـمـتش نیـسـت ...
عـادت نــده...
تـو خــدایی....
نـمـیدونـی دل بـشــکـنـه چــقدر درد داره ...
فرناز
چهارشنبه 13 آذر 1392 ساعت 01:51 ب.ظ
گفتی باید صدایت میزدم تا برمیگشتی
تو یادت نیست...اما انقدر صدای خنده هایش در گوشت بود
که نه صدای گریه ام را شنیدی و نه شکستنم را
منم عکاسی میکنم....
لبخند دوست دارم....
ولی این روز ها لب خندم مثل بنزین کم یاب شده....
دستِ کم
بین شعرهای من
دستش را نگیر،
بی انصاف!
مردم دارند این شعرها را می خوانند…
[گل][گل][گل][گل][گل][گل]
slm aji joonam\bebakhshid behet dir sar zadam/akhe computeram khrab shode bod/upam fadat sham behem sar bezan....[بوسه]
سلام؛چشم حتما مهربونم؛الان میام
نمیگم لاو!
نمیگم دوست صمیمی!
نمیگم حتی دوست معمولی!
ولی به عنوان یه غریبه ای که باهاش نون و نمک خوردی..
یه بار حالمو بپرس..!
فقط یه بـــــــــــــــــــــــــــار ..!
ســـــــــــــلام
بـــــــــــــــــــــــــــروزم
منتظرت هستم
سلام؛الان میام دوست نازم
به کجا میبری مرا ؟
به کجا میبری مرا ؟
به کجا میبری مرا؟ با توام !آی!
خاتون خوب خواب و خاطره !
زلال زرد روسری!
چرا مدام در پس پرده ی گریه پنهان میشوی؟
استخاره میکنی ؟
به فال و فریب فراموشی دلخوش کرده یی
یا از آوار آواز و تراود ترانه می ترسی
به فکر خواب خستگی چشمهای من نباش !
امشب هم
مهمان همین دفتر و دیوان درد و درایی !
یادت هست نوشته بودم
در این حدود حکایت
همیشه کسی خواب دختری از قبیله ی بوسه را میبیند؟
باور کن هنوز
دست بدامن گریه که میشوم
تصویر لرزانی از ستاره و صدف
در پس پرده ی دریا تکان خورد !
نمیدانم چرا
بارش این همه باران
غبار غریب غروبهای بهار و بوسه را
از شیشه های این پنجره پاک نمی کند !
تو چی ؟ طلا گیسو!
تو که آنسوی کتاب کوچه ها نشسته یی
خبر از راز زیارت هر روز من
با ساکنان این حوالی آشنای گلایه و گریه داری ؟
۰۰۰آه ! می دانم !
سکوت آینه ها
همیشه
جواب تمام سوالهای بی جواب بغض و باران است۰۰۰
فوق العاده بود
