درد و دل

لمس کن کلماتی را که برایت می نویسم تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست... تا بدانی نبودنت آزارم میدهد ‏

درد و دل

لمس کن کلماتی را که برایت می نویسم تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست... تا بدانی نبودنت آزارم میدهد ‏

فقط برای خودم هستم...

من:فقط برای خودم هستم...!!!

"من"؟!

چه دوحرفیه وسوسه انگیزیست...این"من"!

نه زیبایم،نه مهـربانم...نه عـاشق و نه محتاج نگاهی...!

فقط برای خودم هستم...خوده خودم!مال خودم!

صبورم و عجول،سنگین،سرگردان،مغرور،قـانع،پر از احساس،

با یک پیچیدگی ساده و مقداری بی حوصلگیه زیاد!!!

و برای تو ، تویی که؛

چهره های رنگ شده را می پرستی نه سیرت آدمی،

هیچ ندارم راهت را بگیر و بـــــــرو...!

حوالی "من" توقف ممنوع است!

تنهــایـم؛ اما دلتنگ آغوشی نیستم...!

خسته ام؛ ولی به تکیه گاه نمی اندیشم...!

چشم هـایم ترند و قرمز؛ ولی رازی ندارم...!

چون مدتهاست دیگـر کسی را "خیلــی" دوست ندارم...!

گیرم که باخته ام !!!

اما کسی جرات ندارد به من دست بزند،

یا از صفحه بازی بیرونم بیندازد،شوخی نیست من شاه شطرنجم!

تخریب می کنم آنچه را که نمی توانم باب میلم بسازم...!

آرزو طلب نمیکنم،آرزو میسازم...!

لزومی ندارد من همانی باشم که تو فکر می کنی،

من همانی ام که حتی فکرش را هم نمی توانی بکنی...!

لبخند می زنم و او فکر میکند بازی را برده،

هرگز نمی فهمد با هر کسی رقابت نمی کنم...!

زانو نمی زنم، حتی اگر سقف آسمان ، کوتاهتر از قد من باشد...!

زانو نمی زنم، حتی اگر تمام مردم دنیا روی زانوهایشان راه بروند...!

من زانو نمی زنم...!



خیانت نکردم گله نکن...

وقتی تو جاخالی دادی...

او بغلم کرد تا زمین نخورم. 
نظرات 263 + ارسال نظر
yasamin دوشنبه 9 دی 1392 ساعت 03:02 ب.ظ http://loveyasi.mihanblog.com

سلام عزیزم
خوشحالام که بهم سر زدی
امیدوارم تو امتحاناتم موفق بشی

سلام؛خوفی؟ممنونم عسیسم

شادی دوشنبه 9 دی 1392 ساعت 11:32 ق.ظ http://shadi-shadi.blogsky.com

فـــــاسد بـــودن فقط به تـــــن فـــــروشی نیست

گاهی وقت ها به فـــــروختن خـــــاطرات قدیمی به

بهـــــای ورود یکــ تــــازه وارد است

شادی دوشنبه 9 دی 1392 ساعت 11:31 ق.ظ http://shadi-shadi.blogsky.com

راهش را هم تقسیم کرد

رفتنش به من رسید ،

رسیدنش به دیگری . . .

شادی دوشنبه 9 دی 1392 ساعت 11:31 ق.ظ http://shadi-shadi.blogsky.com

حســــــرت !
یعنی رو به رویــــــــم نشسته ای و باز خیســـــی چشمـــانـم را ،
آن دستمال خشک بی احساس پاک کنــد !



حســــــرت !
یعنی شانه هایت دوش به دوشـــــــم باشد
اما نتوانــــم از دلتنگی به آن پناه ببـــــــرم !



حســــــرت !
یعنی تــــو که در عین بـــــــــودنت
داشتنت را آرزو می کنــــــــم . .

شادی دوشنبه 9 دی 1392 ساعت 11:29 ق.ظ http://shadi-shadi.blogsky.com

سآکِت نیستم [!]

لَبهآیم هَم نَسوخته اَست [!]

تنهآ [...]

تمآم مَن [...]

تآول زَده [...]

از آشی که نَخورده اَم [-.-]

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد