درد و دل

لمس کن کلماتی را که برایت می نویسم تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست... تا بدانی نبودنت آزارم میدهد ‏

درد و دل

لمس کن کلماتی را که برایت می نویسم تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست... تا بدانی نبودنت آزارم میدهد ‏

مرد باش...

دیگر تقدیر را

برای نیامدنت بهانه نکن؟؟!!

مرد باش...

بگو نخواستی ..... .

و نیامدی.........

هر جا که می بینم نوشته است :
” خواستن توانستن است ”
آتش می گیرم !!!
یعنی او نخواست که نشد ؟!

فرناز پنج‌شنبه 4 مهر 1392 ساعت 11:16 ق.ظ

نظرات 143 + ارسال نظر

رسپینا

یکشنبه 7 مهر 1392 ساعت 09:17 ب.ظ

به سراغ من اگر می آیی؛نرم و آهسته بیا؛مبادا که ترک بردارد چینی نازک تنهایی من؛

رسپینا

یکشنبه 7 مهر 1392 ساعت 09:14 ب.ظ

تو را می خواهم؛در این جمله اندوهیست؛اندوه نداشتنت؛

سهیل

یکشنبه 7 مهر 1392 ساعت 08:12 ب.ظ http://titbit.blogsky.com

" افتخار مرد بودن "

من فرزند عقده های فرو خورده ام

ونوشته هایم پر است از خطوط قرمز

واژه های ممیزی شده

تعاریف مبهم و گنگ از عشق

من فرزند مادران کنج خانه ام

و تمام شرف انسانی ام تنها در حفظ پرده ی بکارت خواهرانم تجلی می شود

فلسفه ی نسل من اینست که آدم یا آدم است یا زن

و دمکراسی در قاموس من یعنی من می گویم و تو "باید "که بپذیری

و بهشت جایی است که برای من پر حوریست

و آزادی یعنی که من هر کاری که دلم بخواهد می کنم

و دنیا یعنی

اول من

و اگر جایی ماند

باز هم من

من از نسلی زاده شده ام که مادرانشان را انکار می کنند

و تعریفشان از زن این است که

مادران و خواهران ما ناموس ما هستند و بقیه ی زنان روی کره ی خاکی هدیه های خداوند

برای لذت بردن من از مردانگی ام

من فرزند دروغ و خرافه ام

و در شهر من

مردانند که تصمیم می گیرند که چه چیزهایی برای نصف دیگر جمعیت زمین خوب است یا بد

من یک مردم

و به مردن بودنم باید افتخار کنم