حــوآســـــت بآشد بآنو
اگـــــربــه مــــردی بــیــش اَزحد بـــها بدهـــی
دیــگـــــربرای داشتنــــت تلـــاش نمی کنـــد
نگــــاهـــش ســـــرد می شود..
کلـــامش بـــی روح
دستـــآنش یخ زده
حــرف هــایش بــوی دل مردگـــــی می گیــــــــــرد!!
وآغــــوشش بوی هوس..
و درست میشوی زخم خورده ای شبیه من...
گرگ ها همیشه زوزه نمیکشند . . .
گاهی میگویند دوستت دارم و زودتر از آنکه بفهمی بره ای .
میدرند خاطراتت را .
و تو می مانی با تنی که بوی گرگ گرفته...
توراحس میکنم هردم…
که با چشمان زیبایت مرا دیوانه ام کردی…
من از شوق تماشایت…
نگاه از تو نمیگیرم….
تو زیباتر نگاهم میکنی اینبار….
ولی…افسوس…این رویاست….
تمام آنچه حس کردم،تمام آنچه میدیدم….
تو با من مهربان بودی…
واین رویا چه زیبا بود….
ولی…. افسوس…. که رویا بود….
سلام فرناز عزیز خوبی ؟
به خاطر تاخیرم عذر میخوام
واقعا" آپ قشنگ و زیبایی بود
شب قشنگی داشته باشی
سلام؛خواهش میکنم؛
ممنونم از نظرات زیبات ؛شب شما هم پر ستاره
وقتی که آفتاب دل از کوچه کنده است
تکلیف تلخ پنجره تحـــــــریم خنده است
نهههههه/واسه چیه پرسیدی ......
هیچی؛دنبال یه غریبه ی آشنا میگشتم
http://royaye-roman.blogfa.com/
این ادرس اون یکی وبمه
بله بله