درد و دل

لمس کن کلماتی را که برایت می نویسم تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست... تا بدانی نبودنت آزارم میدهد ‏

درد و دل

لمس کن کلماتی را که برایت می نویسم تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست... تا بدانی نبودنت آزارم میدهد ‏

حواست باشد به گرگ ها...

حــوآســـــت بآشد بآنو


اگـــــربــه مــــردی بــیــش اَزحد بـــها بدهـــی


دیــگـــــربرای داشتنــــت تلـــاش نمی کنـــد


نگــــاهـــش ســـــرد می شود..


کلـــامش بـــی روح


دستـــآنش یخ زده


حــرف هــایش بــوی دل مردگـــــی می گیــــــــــرد!!


وآغــــوشش بوی هوس..


و درست میشوی زخم خورده ای شبیه من...



     گرگ ها همیشه زوزه نمیکشند . . .


     گاهی میگویند دوستت دارم و زودتر از آنکه بفهمی بره ای . 


میدرند خاطراتت را .  


و تو می مانی با تنی که بوی گرگ گرفته...


نظرات 196 + ارسال نظر
yasamin یکشنبه 3 آذر 1392 ساعت 04:21 ب.ظ http://loveyasi.mihanblog.com

دیر آمدی عزیز!

من عاشق خیال تو شده ام. ........

yasamin یکشنبه 3 آذر 1392 ساعت 04:20 ب.ظ http://loveyasi.mihanblog.com

ﻧﮕـــﺎﺭ

ﺁﺧﺮﯾﻦ ﺳﻬــــــ ــــ ــﻡ ﻣﺎ ﺍﺯ ﻫﻢ

ﻫﻤﯿﻦ ﺳﮑﻮﺗـــــــــ ـــــــ ــــ ﺍﺟﺒﺎﺭﯼ ﺳـﺘــــــ ـــ ـ ..

yasamin یکشنبه 3 آذر 1392 ساعت 04:20 ب.ظ http://loveyasi.mihanblog.com

ببخشید عزیزم بابت تاخیرام و ممنون از نظرات زیبات خیلی خوشحالم میکنی بهم بازم سر بزن

yasamin یکشنبه 3 آذر 1392 ساعت 04:19 ب.ظ http://loveyasi.mihanblog.com

دختری سه ساله بود که پدرش آسمانی شد . . .

دانشگاه که قبول شد، همه گفتند: با سهمیه قبول شده!!!

ولی ... هیچوقت نفهمیدند

کلاس اول وقتی خواستند به او یاد بدهند که بنویسد بابا !

یک هفته در تب ســـــــوخت . . . !!

yasamin یکشنبه 3 آذر 1392 ساعت 04:18 ب.ظ http://loveyasi.mihanblog.com

یه روز می رسه یه پارچه ی سفید پایان می دهد به من
به شیطنت هایم
به بازیگوشی هایم
به خنده های بلندم...
روزی که همه با دیدن عکسهایم بغض می کنید ومیگویید:
دیوونه,ما دلمون واسه دلقک بازیات تنگ شده!
کجا رفتی پس؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اره اون روز میرسه...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد