درد و دل

لمس کن کلماتی را که برایت می نویسم تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست... تا بدانی نبودنت آزارم میدهد ‏

درد و دل

لمس کن کلماتی را که برایت می نویسم تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست... تا بدانی نبودنت آزارم میدهد ‏

حواست باشد به گرگ ها...

حــوآســـــت بآشد بآنو


اگـــــربــه مــــردی بــیــش اَزحد بـــها بدهـــی


دیــگـــــربرای داشتنــــت تلـــاش نمی کنـــد


نگــــاهـــش ســـــرد می شود..


کلـــامش بـــی روح


دستـــآنش یخ زده


حــرف هــایش بــوی دل مردگـــــی می گیــــــــــرد!!


وآغــــوشش بوی هوس..


و درست میشوی زخم خورده ای شبیه من...



     گرگ ها همیشه زوزه نمیکشند . . .


     گاهی میگویند دوستت دارم و زودتر از آنکه بفهمی بره ای . 


میدرند خاطراتت را .  


و تو می مانی با تنی که بوی گرگ گرفته...


نظرات 196 + ارسال نظر
احمدتقی زاده یکشنبه 3 آذر 1392 ساعت 03:54 ب.ظ

باش

sanaz یکشنبه 3 آذر 1392 ساعت 12:38 ب.ظ http://oghianooseabi.blogfa.com

هر انسانی یک بار
برای رسیدن به یک نفر، دیر می کند. و پس از آن،
برای رسیدن به کَسان دیگر، عجله ای، نمی کند . . .

silence شنبه 2 آذر 1392 ساعت 10:18 ب.ظ http://1ibud-1idigehambud.mihanblog.com/

گرگ سپید ، گرگی سپید است ...
تنها رد خون بر پوزه اش پیداتر ...
رنگها چیزی را عوض نمیکنند ...

ممنون از حضور پر مهرت

زندگی می کنم و برایش دلیل هم دارم :

دوست داشتن تــــــــــــــــــــــو …

دلم را به روی عالم و آدم بسته ام …

مگر “دلبستگی” همین نیست ؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد